تنفس صبح
دستام رو به دو تا میز بستن و دست مجروحم رو ضد عفونی کردن ...
یکی از تکنیسینها اومد بالای سرم...می خواست بهم روحیه بده که نترسم...گفت عملت بیست دقیقه بیشتر طول نمی کشه...اما سه ساعتی طول کشید... بعدم از اسم و رشته تحصیلیم و...پرسید ...
باآرامش جوابش رو دادم ...هم رشته تحصیلیم رو عاشقانه دوست داشتم وهم می خواستم از ناراحتی عمل قبلی و اون مریض بداخلاق در بیان، گفتم:رشته من مادر رشته شماست...
گفت : پزشکی می خونی؟ گفتم:نه
کمی به مغزش فشار آورد که بفهمه رشتم چیه اما نتیجه نداد...با تعجب و سؤال بیشترگفت: پس رشته ات چیه؟!
گفتم : علوم قرآن میخونم....(خداییش ام بیخود نگفتم )
همه لبخند زدن...تکنیسین بیهوشی دستگاه بیهوشی رو روی صورتم گذاشت ، دیگه خیالم راحت شد...آخه حالشون بهتر شده بود...
*«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم:محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند »(سوره فتح/29 )
امام باقر (ع) فرمود:
"لبخند مرد در روى برادرش، حسنه است و دور كردن خار و خاشاك از وى حسنه است و خدا پرستيده نشده به كارى كه دوستتر باشد نزد خدا از شاد كردن دل مؤمن"(اصول کافی،ترجمه کمره ای،ج4،ص559) نظرات شما عزیزان: شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: 10:13 :: نويسنده : سحرحیدری
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آرشيو وبلاگ پيوندها
|
||||||||||||||||
![]() |